خانواده درمانی
خانواده درمانی مداخلهای است که بر تغییر تعاملات بین اعضای خانواده متمرکز است و در آن تلاش میشود کارکرد خانواده به عنوان واحدی متشکل از تک تک اعضای خانواده بهبود یابد.
آندره موروئا(Andre . Maurois) زندگینامه نویس فرانسوی میگوید:
« دوست شما عاشق هوشتان است و معشوقه شما عاشق جذابیتتان، اما عشق خانواده دلیل نمیخواهد؛ شما در خانواده متولد میشوید و با اعضای آن همخون هستید. با این حال، خانواده میتواند بیش از هر کس دیگری در دنیا، شما را عصبانی کند » (سانتراک،۱۳۸۵). واقعیت این است که اگر یکی از اعضای خانواده دارای اشکال رفتاری ـ روانی باشد، میتوان ردپای آن را در روابط خانوادگی جستوجو کرد. در بسیاری از موارد اشکال رفتاری عضو خانواده مانند کودک یا نوجوان مستقیما از روابط غلط خانوادگی سرچشمه میگیرد. (احمدی، ۱۳۸۴).
سالها قبل، عدهای از رواندرمانگرها متوجه شدند که درمان کودکان بهانهای برای والدین است تا خودشان جهت “مصاحبههای درمانی” به درمانگاه مراجعه نکنند. بسیاری از متخصصان بالینی از روی حدس متوجه شده بودند این خیلی بیمعنی است که هفتهای دو ساعت روی کودک کارکنند و بعد او را به خانهای بفرستند که تغییر نکرده است(محیطی که در ایجاد مشکل وی نقش داشته است). درنتیجه، گفتوگو با والدین در هنگام بازی کردن کودک در اتاق بازی درمانگاه متداول شد. در حقیقت بسیاری از متخصصان بالینی متقاعد شدند که این مصاحبهها نقش موثری در بهبود رفتار کودکان بازی میکنند تا تجربههای اتاق بازی.
قواعد دقیق و قطعی خاصی وجود ندارد که نشان بدهند چه موقع باید خانواده درمانی انجام داد. خانواده درمانی غالبا با نوجوانی که بیمار اصلی است، شروع میشود. گاهی مشکلات بیمار آنقدر به خانواده پیوند میخورد که خانواده درمانی تنها درمان و اقدام ممکن است. گاهی نیز خانواده جلوی پیشرفت درمان بیمار را میگیرد یا در برابر توصیههای درمانگر مقاومت میورزد. در نتیجه با درگیرکردن خانواده در درمان، بخشی از این مقاومت رفع میشود. گاهی نیز مشکلات بیمار ( یا حتی بهبود بیمار در حین درمان) به شدت تحت تاثیر ساختار خانواده است و درمان کل خانواده را ضروری میسازد. در پارهای موارد بحرانهای خانوادگی (مثل مرگ یکی از اعضای خانواده) کل خانواده را دچار آسیب میکند.
برخی از خانوادهها بر سر ارزشها اختلاف دارند. برای مثال، نوجوانی که مصرف مواد مخدر را شروع میکند یا عضو یک فرقه خاص میشود، ارزشهای کل خانواده را زیر سوال میبرد. در چنین مواردی خانواده درمانی، اقدامی منطقی است و بالاخره گاهی بهترین راه حل برای مشکلات زناشویی یا جنسی است. ولی خانوادهدرمانی دوای هر دردی نیست و همیشه مناسب نمیباشد. گاهی خانواده مورد نظر آن قدر از همگسیخته است که چنین مداخلاتی بینتیجه خواهند بود. گاهی نیز برخی از اعضای خانواده اصلا همکاری نمیکنند. در برخی موارد نیز خیلی زود معلوم میشود که یکی از اعضای خانواده به شدت دچار اختلال است و اصلا همکاری نمیکند یا آنقدر اخلال میورزد که حضورش به کل فرآیند خانواده درمانی لطمه میزند.
چون خانواده درمانی روی چند نفر اجرا میشود، باید مقرون به صرفه بودن آن را نیز در نظر بگیریم. اگر چه خانواده درمانی ممکن است برای عضو بیمار خانواده مفید باشد، اما گاهی برای دیگر اعضای خانواده عواقب سویی دارد. بعضی از خانوادهها مثل بعضی از افراد، “قوا” یا “توان روان شناختی” کافی برای تحمل بحثها و مسایل قابل طرح در جلسات خانواده درمانی را ندارند. بنابراین تصمیم گیری برای اینکه خانواده درمانی چه موقع قابل استفاده است، یک تصمیم گیری سخت بوده و منوط به سنجش دقیق و دقت و حساسیت بالینی زیاد میباشد (فیرس ، ۲۰۰۲). از نظر درمان با اینکه ممکن است درمانگران مختلف در مورد یک هدف درمانی برای یک خانواده بهخصوص توافق داشته باشند، اما فنون آنها برای رسیدن به این هدف متفاوت خواهد بود. درمانگران که هر کدام شخصیت و مهارتهای مخصوص به خود دارند، به شیوههای خاصی رابطه برقرار میکنند. اگر سبک کار خودشان را بشناسند و قبول داشته باشند، توانایی خود را بهتر میتوانند بهکار گیرند(مینوچین ، ۱۳۷۳)
روانشناس و مشاور خانواده : ۰۲۱۲۲۲۵۲۲۸۳ ☎️ دکتر فرخی
رواتشناس و مشاوره خانواده, روانشناس و مشاوره زناشویی, روانشناس و مشاوره جنسی, روانشناس و مشاوره ازدواج, روانشناس و مشاوره کودک و نوجوان, مشاوره کودک و نوجوان, مشاوره رشد و تربیت جنسی, مشاوره رشد و خلاقیت کودکان, مشاوره جنسی، مشاوره ازدواج و طلاق, مشاوره استحکام خانواده, مشاوره زناشویی, مشاوره خانواده
دیدگاهتان را بنویسید